مبانی
نظری و پیشینه بازنمایی زن در آثار سینمایی
مبانی نظری و پیشینه بازنمایی زن در آثار سینمایی |
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 115 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
بصورت فایل ورد
همراه با منابع
مقدمه
در یک تحقیق کیفی، محقق برخورداری از یک چارچوب نظری از قبل تعیین شده را برای تحقیق ضروری میداند، به این جهت که عمل محقق را محدود میکند (ایمان، 1388: 172). برای پرداختن به مبانی نظری موجود پژوهش، این نظریهها را میتوان در سه رویکرد تقسیمبندی کرد:
1)رویکرد رسانهای که شامل نظریههای کاشت، برجستهسازی، مارپیچ سکوت، قالببندی رسانهها، جامعهی تودهای و بازنمایی میشود.
2)رویکرد فمینیستی که دربردارندهی نظریههای تفاوت جنسی، نابرابری جنسی و ستمگری جنسی است.
3)نظریههای کمکی در تعیین مقولهها با توجه به دو رویکرد رسانهای و فمینیستی که عبارتند از: نظریهی نقش جنسیتی، نظریهی سرمایه بوردیو، نظریهی فمینیستی خشونت، نظریهی ادبیات گفتاری زنانه، نظریهی سبک پوشش، نظریهی باورهای اعتقادی زنان، نظریهی فنای نمادین زنان در رسانه و نظریهی تحقیق فمینیستی.
3-2- رویکرد رسانهای
3-2-1- نظریهی کاشت[1]
این نظریه که به اثرات رسانهها پرداخته، اولینبار توسط جرج گربنر[2] (1973) مطرح شده است. گربنر بر این باور است که تلویزیون در میان رسانههای مدرن چنان جایگاه محوری در زندگی روزمرهی ما یافته است که منجر به غلبهی آن بر محیط نمادین ما شده و پیامهایش در مورد واقعیت جای تجربهی شخصی و سایر وسایل شناخت جهان را گرفته است (مک کوئیل، 1385: 399). اهمیت رسانهها نه در تشکیل توده، بلکه در آفرینش راههای مشترک انتخاب و نگریستن به رویدادها است که با استفاده از نظامهای مبتنی بر تکنولوژی عملی میشود و بر راههای مشترک نگریستن و فهم جهان میانجامد. در واقع، رسانه گرایش به این دارد که روایتهای یکسان و نسبتاً مورد وفاق از واقعیتهای اجتماعی ارائه دهد و مخاطبان خود را نیز سازگار با آن فرهنگپذیر کند. رسانهی تلویزیون، ذهنیت بینندگان قوی خود را چنان شکل میدهد و قالبگیری میکند که از نظر بینندگان، جهان پدیدهای پست، ناآرام و غیر قابل اعتماد است (مهرداد، 1380: 162). این نظریه تماشاگران را به دو دستهی ضعیف و قوی تقسیم میکند. تأثیرپذیری از تلویزیون همان چیزی است که گربنر آن را «کاشت» نامیده است و به علت نظم و هماهنگی که رسانه در ادامهی پیام در طول زمان دارد، دارای قدرت تأثیرگذاری فراوان است، چنان که باید آن را شکلدهندهی جامعه دانست (دیباچی، 1384: 236).
[1]- Culativation Theory
[2]- Gerbner